خواهر کوچولو

خواهرکوشولو

خواهر کوچولو

خواهرکوشولو

سکته ، نقاشی ، گوجه

 

سلام

 

 

 

 

اول:

امروز یه ضد حال بزرگ خوردم.دست نوشته هام همشون گم شدن نمی دونم کی اونا رو حذف کرده  می دونم کار کیه ولی هیچ مدرکی برای اثبات حرفم ندارم حالا دنبال یه وکیل خوب می گردم تا بتونم انتقام خودم رو بگیرم . وای نه الان متوجه شدم که کلی عکس هم داشتم که خودم درستشون کرده بودم هیچکدومشون نیست نه ............ اگه بدونم کار کی بوده خودم می کشمش.  

وااااااااااااااااای امروز که می خواستم یه سری عکس رو نشون الطاف بدم دیدم که یه سری دیگه از فایلهام حذف شدن. نه دیگه نه). دلم می خواد گریه کنم. آخه چرا اونا خوب یه چیز به درد نخور حذف می شد. دلم می خواد سرم رو بکوبم به دیوار.

نه نه نه نه نه نه نه نه نه نه نه نه نه نه نه نه نه نه نه نه نه نه نه نه نه نه  نه نه نه نه نه نه نه نه نه نه نه نه نه نه نه نه نه نه نه نه نه نه (سکته خفیف ).

الطاف می گفت که باید یه هفته عزای عمومی اعلام بشه هر کی موافقه دستش بالا .

هر چی سنگه مال پای لنگ منه بیچاره اس . نمی دونم این کامپیوتر لعنتی چش شده خیلی چیزا حذف شده اصلا اثری ازشون نیست. دیگه نمی خوام خونه خودمون بمونم همین فردا می رم خونه بی بی. چرا اومدم اینجا رو بعدا بهتون میگم آخه الان خیلی ناراحتم و مغزم داغ کرده نمی کشه. این کامپیوتر ما دیوونه است الان که دارم فکر می کنم خیلی از فایلهامون نیست نه فقط چیزای من (یکی به من دلداری بده و گرنه سکته بزرگه رو هم میزنم).

 

دوم:

      گفته بودم که یه هفته خونه بی بی رو تعطیل کردیم و من رفتم خونه خودمون و الطاف هم رفته   خونه مامانش و بی بی هم رفته خونه اون یکی خاله ام

توی این هفته خواهر کوچولو شده بود نقاش کوچولو. داشتم نقاشی می کردم(اهل رویدرم پیشه ام نقاشی ست ). یه دوره آموزشی نقاشی دیدم حالا یه پا استاد شدم . راستی نقاشی های من از نوع ساختمانه یعنی دیوارا رو رنگ می کنم ( گاه گاهی قفسی می سازم از رنگ،می فروشم به شما ). هر کی می خواد خونه بخره یا بسازه یا خریده یا قبلا خریده بوده و چند سال توش زندگی کرده(به بچه هاتون بگین که رنگ دیوارا رو خراب کنه اگه بچه ندارین خودتون خرابش کنین ) خبرم کنه تا بیام رنگش کنم اگه لازمه.فقط کافیه که توی قسمت نظرات اعلام نیاز کنین . اگه هم کسی بیکاره و دنبال کار می گرده اشکال نداره خودم بهش نقاشی رو یاد می دم و می کنمش وردست خودم. خجالت نکشین ها یه وقت. ما که با هم این حرفها رو نداریم . فقط بگین.

 

سوم:

یادتونه که پار سال باغبانی می کردم. اون روزا من به جای گل توی باغچه خونه مون گوجه کاشتم البته الان خدا بیامرز شدن همشون ولی دلم می خواد این عکس رو که اولین محصول باغچه بود تقدیم کنم به همه دوستای خوب خودم. همه اونایی که بهم گفته بودن که بیادشون گل بکارم. ببخشید که گل من گوجه شد

بفر مایید گوجه

 

شاد باشین ............. حق نگهدارتون