خواهر کوچولو

خواهرکوشولو

خواهر کوچولو

خواهرکوشولو

یا حق

می خواهم امشب تمام کودکی ام را قابی کهنه بگیرم و بر سر دیدگانم بیاویزم تا فراموش نکنم روزی بغچه وجودم پر از نان و پنیر احساس بود و جیبهایم پر از کشمش رسیده محبت... 
می خواهم امشب تمام کودکی ام را طی کنم تا اگر دستم لرزید و چیزی شکست به پای کودکی ام بگذارند . اگر اشکی ریختم به پای گرسنگی ام و اگر فریادی کشیدم به پای لجاجتم ...
امشب می خواهم همان کودک ۲ ساله و چهار دست و پای عشق باشم که برروی پله اول بازماند...
تقدیم به دوستان عزیز تر از جانم...